بازگشت از سفر
سلام نیمه وجودم من و تو بالاخره روز سه شنبه 22شهریور ماه ساعت 20و45 دقیقه بعداز یه مسافرت نسبتا طولانی وبا یه عالمه دلتنگی برای بابایی وخونه پراز مهرو صفامون به آبادان برگشتیم عزیزم درسته جای بابایی توی این سفر در کنار ما خیییییلی خالی بود ولی بااین حال به من وتو بی نهایت خوش گذشت .باهم پارک رفتیم . بازار رفتیم وکلی چیز خریدیم .به میدان امام اصفهان رفتیم وسوار درشکه شدیم واز اونجا برای بابایی وآرمان وارمغان سوغات خریدیم .خونه تک تک فامیل رفتیم وبه همه سرزدیم .یک شب خونه خاله افسانه پیش ارسلان موندیم وفرداش یه تولد حسابی براش گرفتیم وتو کلی با بچه ها بازی کردی وخوش گذروندی وچون مهمون بودی به همه بچه ها زور میگفتی . عسلم توی ا...
نویسنده :
فرزانه
4:15